اقدام پژوهی شماره چهارده : برطرف کردن ناسازگاری دانش آموز اقدام پژوهی شماره 14 : اقدام پژوهی با موضوعچگونه توانستم ناسازگاری دانش آموزم را برطرف کنم تعداد صفحات: 29 صفحه قیمت: 2500 تومان مدل: PDF & Word (فایل بصورت ورد قابل ویرایش) برطرف کردن ناسازگاری دانش آموز تعداد صفحات : 29 صفحه قیمت: 2500 تومان مدل: PDF & Word (فایل بصورت ورد قابل ویرایش) مختصری از متن اقدام پژوهی :
چکیده: این پژوهش با هدف حل مشکل اخلاقی و رفتاری دانش آموز س.م انجام گردیده است که دانش آموز دارای اختلالات رفتاری از قبیل شلوغی در کلاس درس و حیاط مدرسه و....، مسخره کردن ديگران، اذيت کردن ديگر دانش آموزان، حسادت، بی حوصلگی، فحش دادن به ديگران، لجبازی، تنبلی، سردرد مزمن بود. با توجه به اطلاعات بد ست آمده سوالات زير برای رفع مشکل دانش آموز در ذهن من ايجاد گرديد: 1- آيا بيماری سردرد، موجب اختلال رفتاری او شده است؟ 2- آيا بيماری سردرد، ناشی از فشارهای روانی است؟ 3- آيا تربيت غلط، موجب اختلال رفتاری ايشان شده است؟ 4- آيا به خاطر روابط غلط با ايشان دچار خود پنداری منفی از خود شده است؟ 5- آيا دچار کمبود محبت شده است؟ 6- آيا با رفتارهای خويش مي خواهد ديگران را به خود متوجه سازد؟ 7- چه راه حل هايی برای مشکل وجود دارد؟ روش استفاده در این پژوهش اقدام پژوهی مدل جدول تناقضات می باشد. برای گردآوری اطلاعات روشهای متعددی وجود دارد؛ با توجه به موضوع پژوهش، به نظر مي رسد که ما مجبور باشيم از چند روش به صورت ترکيبی برای جمع آوری اطلاعات استفاده نمايم. در اين پژوهش روشهای مشاهده، مشاهده مشارکتی و مصاحبه را انتخاب نمودم. برای کاهش حسادت، شرکت دادن فرد در گروه و احساس مسئولیت فرد نسبت به گروه ایجاد می گردد و از والدین فرد خواسته می شود که بین فرزندان تبعیض قائل نشوند و رفتارشان نسبت به فرد ملایم گردد. برای کاهش پرخاشگری و لج بازی؛ از والدین (س.م) خواسته می شود که بین فرزندان تبعیض قائل نشود و با فرزندان خود با ملایمت و مهربانی رفتار کنند و ویژگی های مثبت فرزند خود را با تشویق تقویت نمایند. تا فرزند دچار کمبود محبت نگردد. به نظر می رسد یکی از علتهای اساسی پرخاشگری و لج بازی تبعیض و کمبود محبت است. و به فرزند خود بر چسب های مثبت بزنند تا کودک باور کند که واقعاً دارای ویژگی های مثبت است. برای کاهش ضعف تحصيلی، از بين بردن مشکلات عاطفی توسط والدين و معلم مربوطه، ايجاد انگيزه، تقويت ويژگی های مثبت، شکوفايی اعتماد به نفس کودک، توجه لازم به کودک، تغيير نگرش کودک نسبت به خود از جمله عواملی هستند که مي توانند ضعف تحصيلی دانش آموز را کاهش دهند. ارائه راهکارها: 1- محبت به موقع و متناسب به فرزندان و دانش آموزان، موجب کاهش اختلالات رفتاری مي شود. 2- توجه به موقع، محبت، تقويت نکات مثبت، پرورش اعتماد به نفس، موجب نگرش مثبت فرد نسبت به خود و ديگران می شود. 3- ايجاد انگيزه و ایجاد نگرش مثبت فرد نسبت به خود و معلم و دیگران موجب بهبود وضعيت تحصيلی و رفتاری فرد مي شود. 4- بین فرزندان نباید تبعیض قائل شد. 5- بهتر است برای شناسایی و رفع مشکل از راهنماییهای صاحبنظران و روانشناسان و مشاوران تحصیلی استفاده گردد. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که می توان با تدابیر علمی و موثر بسیاری از مشکلات رفتاری دانش آموزان را حل نمود. کلید واژگان: اقدام پژوهی- مشکلات رفتاری- دانش آموزان.
فهرست مطالب مقدمه توصیف وضعیت موجود و بیان مساله اهداف پژوهش اهداف کلی اهداف جزئی گردآوری اطلاعات شواهد (1) تجزيه و تحليل و تفسيرها انتخاب راه جدید به صورت موقّت گردآوری اطلاعات (شواهد 2) ارزيابی تاثير اقدام جديد وتعيین اعتبار ارائه راهکارها منابع
فهرست جداولجدول حل تناقضات جدول تناقضات
مقدمه:ناسازگاری دانش آموزان، یکی از مسائلی است که معمولاً معلمان با آن مواجه هستند. یکی از عوامل بازدارنده در امر تحصیل، اختلالات رفتاری می باشد. معلّمان در برابر اختلالات رفتاری، به شکل های متفاوتی از خود عکس العمل نشان می دهند. برخی از معلّمان آنان را به شدّت سرکوب می کنند. بعضی از معلمان، در مقابل آنان کوتاه می آیند؛ بعضی دیگر آنان را به حال خود رها می کنند. امّا واقعیت این است که در این حالت مشکل ادامه خواهد یافت و مشکلات دیگری نیز به دنبال خواهد آورد. به نظر می رسد راه منطقی این است که وقتی مشکلی در کلاس پیش می آید؛ بهتر است ابتدا آن مشکل شناسایی شود سپس به صورت علمی مورد بررسی قرار گیرد. بعد از آن راه حل هایی جهت رفع مشکل پیدا کرده و به صورت عملی آن مسئله رفع گردد. می دانیم که امروزه یکی از شرایط لازم برای کسب موفقیت های تحصیلی داشتن روان سالم در فراگیران است. زیرا افرادی که سالم نباشند به عنوان بیمار محسوب می شوند و این افراد در حوزه های مختلف زندگی و از جمله تحصیلی عملکرد مطلوب ندارند و یکی از مشکلات که مستقیماً بر عملکرد تحصیلی افراد تاثیر گذاشته است (مشکلات اخلاقی) می باشد داشتن چنین مشکلی به عوامل مختلفی بستگی دارد اما چگونگی شکلگیری این مشکل در افراد مختلف یکسان نمی باشد یکی از عوامل بازدارنده در امر تحصیل، اختلالات رفتاری می باشد. معلّمان در برابر اختلالات رفتاری، به شکل های متفاوتی از خود عکس العمل نشان می دهند. برخی از معلّمان آنان را به شدّت سرکوب می کنند. بعضی از معلمان، در مقابل آنان کوتاه می آیند؛ بعضی دیگر آنان را به حال خود رها می کنند. امّا واقعیت این است که در این حالت مشکل ادامه خواهد یافت و مشکلات دیگری نیز به دنبال خواهد آورد به نظر می رسد راه منطقی این است که وقتی مشکلی در کلاس پیش می آید؛ بهتر است ابتدا آن مشکل شناسایی شود سپس آن مشکل به صورت علمی مورد بررسی قرار گیرد. بعد از آن راه حل هایی جهت رفع مشکل پیدا کرده و به صورت عملی آن مشکل رفع گردد در این پژوهش اینجانب با توجه به اهمیت مساله قصد دارد در خصوص مشکل اخلاقی دانش آموز س.م در مدرسه مطالعه خود را از طریق اقدام پژوهی با ارائه راهحل به حل مشکل دانش آموز کمک نماید. توصیف وضعیت موجود و بیان مساله:اینجانب رجب منصوری معاون آموزگار دبستان شهید رحیمی روستای دوراخلو از مدارس مجتمع شهید شیرازی منطقه بزینه رود معلم رسمی شهرستان خدابنده که بصورت انتقال موقت به منطقه بزینه رود انتقال یافته ام با مدرک کارشناسی رشته مشاوره و راهنمایی با 20 سال سابقه و آموزگار چند پایه با 6 نفر دانش آموز که 1 نفر کلاس دوم 1 نفر کلاس سوم و 2 نفر کلاس چهارم و2 نفر کلاس پنجم می باشند و کلاس بصورت مختلط می باشند که 1 نفر دختر و 5 نفر پسر هستند. و تنها مدرسه موجود در روستا همین مدرسه ابتدایی که بصورت دولتی و در نوبت صبح اداره می شود و اولیا از لحاظ سطح سواد متوسط می باشند و از نظر اقتصادی نیز در حد متوسط هستند و یکی از عوامل مخل در امر تدریس و یادگیری سایر فراگیران در کلاس درس و محیط مدرسه در کلاس دوم دختری به نام (س.م) می باشد که دچار مشکل رفتاری و برقراری ارتباط با همکلاسیها و معلمان است و از سال های تحصیلی گذشته همکاران دیگر با آگاهی از مشکل دانش آموز در جهت رفع و برطرف کردن عوامل ایجاد و بروز مشکل راه حل هایی را ارائه نموده اند که متاسفانه به دلیل ناکافی بودن اقدامات هیچگونه تغییری ایجاد نگردیده است و مشکل این دانش آموز برای سایر کلاسها نیز مخصوصا کلاس پنجم که برادر ایشان نیز در آنجا مشغول تحصیل بودند می شد و ما با توجه به رشته تحصیلی خودم (مشاوره) از شروع سال تحصیلی این رفتار را مورد مطالعه قرار دادم و به نتایج مثبتی نیز تاکنون رسیده ام. اهمیت و ضرورت تحقیقیکی از مشکلات عمده مدارس ما کمک نکردن به دانش آموزان مشکل دار است. متاسفانه مدارس به جای آنکه آماده کمک به کسانی که عقب افتادگی یا مشکل ناسازکاری دارند بیشتر آنها را از خود دور می سازند. و حالت دفعی از خود نشان می دهند. اغلب مدارس به دنبال دانش آموزان قوی و با نمره بالا هستند و بیشتر مواقع به تشویق و تکریم آنها می پردازند. در مقابل دانش آموان به ظاهر ضعیف مورد بی مهری قرار می گیرند و به طور ناخواسته آنها را رها و سرکوب می کنند.[1] اختلالات رفتاری همواره از علل وعوامل مخل زندگی عادی بشر محسوب می شود. و موجبات رنج و زحمت والدین و اطرافیان را فراهم می سازد و فردی که اختلال رفتاری (ناسازگاری) دارد هم خود را عذاب می دهد و هم دیگران را به زحمت می اندازد و گاهی این رفتار به حدی شدید است که موجب رنج و عذاب افراد عادی کوچه و خیابان نیز می گردد. و گاه افراد را از راه تحصیل و ادامه آن نیز باز می دارد. و به کارهایی مانند اعتیاد - بددهنی و انحرافات دیگر اخلاقی مبتلا می گرداند. اهمیت و ضرورت این تحقیق از اینجا ناشی شده که دانشآموز مورد نظر این اقدام پژوهی مشکلش احتمالا کاهش خواهد یافت. زیرا وقتی علل مشخص شود راهحل هم مشخص و در نتیجه مشکل نیز حل خواهد شد و نتایج بدست آمده از آن می تواند در موارد مشابه مورد استفاده سایر همکاران و دستاندر کاران امر تعلیم و تربیت قرار گیرد. اهداف پژوهشاهداف کلی:
اهداف جزئی:1) شناخت روشهای حل مشکلات رفتاری دانش آموز س.م 2) ارائه راه حل در مورد بوجود آمدن مشکل اخلاقی در دانش آموز س.م گردآوری اطلاعات شواهد(1)ابتدا رفتارهای دانشآموز س.م را زير نظر گرفتم و به دقت مشاهده میکردیم. وقتی برای اولين بار به کلاس رفتم از فراگيران خواستم خودشان را معرفی نمايند. وقتی به (س.م) رسيدم ديدم دانشآموزی با پوست تيره، کثيف، با کلاه و روسری در گوشه کلاس نشسته است. با صدای بلندی خود را معرفی نمود. به طوری که با اين کار خود ديگر دانشآموزان را نيز متوجه خود ساخت. و وقتي ديگر دانشآموزان خود را معرفی ميکردند او به شکلی ميخواست آنها را مسخره نمايد. وقتی ديگر دانشآموزان در اوقات فراغت با يکديگر صحبت ميکردند ايشان ميگفت که صدا نکنيد. من حوصله سر و صدای شما را ندارم و سرم را به درد میآوريد. (س.م) با ديگر دانشآموزان دعوا می کرد و دانشآموزان دائماً از او نزد من شکايت میکردند. وقتی در روی تخته مطلبی مینوشتم او صدای حيوانات را در میآورد. وبه ديگر دانشآموزان اذيّت میکرد بطوريکه نظم کلاس را بر هم می زد و در چنين محيطی آموزش امکان پذير نبود. ابتدا احساس کردم شايد ضعف از خودم باشد که ايشان اينچنين می کند به همين علت در زنگ تفریح در مورد (س.م) از آموزگار سال پیش مدرسه (آقای خانی) که در کلاس سوم معلم ایشان بودند سوال کردم ایشان گفتند که (س.م) از اول چنين بوده است ولي چون بيماری سردرد دارد بهتر است که شما هم کارش نداشته باشید. سپس با معلمين سالهای قبل در کلاس اول و دوم صحبت کردیم آنان نيز گفتند که خدا به دادتان برسد! (س.م) دانش آموزی بی ادب، پررو، شلوغ، تنبل و بيمار است. ولی چون بيماری سردرد دارد بهتر است که به حال خود رهايش کنيد. سپس مادر ايشان را به مدرسه دعوت نمودیم. از او پرسيدیم رفتار (س.م) در خانه چگونه است؟ ايشان گفتند: که ما از دست او به تنگ آمدهايم. به حرفهای ما گوش نمیدهد. بداخلاق است و دائماً برادر کوچکش را می زند. به درسهايش توجه نمی ند. به زور او را به حمّام میبريم و در نهايت گفت: که ايشان بيماری سردرد دارد و هنگامي که هوا سرد است بهتر است که در زنگ تفریح در کلاس بماند. از ايشان پرسيدم که آيا برای درمان سردرد ايشان او را به پزشک بردهايد؟ ايشان جواب داد که چندين بار بردهايم ولی خوب نشده است. وقتی به خاطر کار نابهنجارش به او تذکر میدادیم ايشان با لحن بدی جواب می داد. يک روز از او خواستم که به خاطر بی ادبی اش که بدون اجازه وارد کلاس شده بود، از دانش آموزان دیگر معذرت بخواهد ولی ايشان معذرت نخواست هر چه اصرار کردم فايده ای نکرد و ايشان مغرورانه به ما نگاه می کرد با صحبت درمورد مشکل به این نتیجه رسیدم که اين بچه تقصيری ندارد! بلکه روابط غلط خانوادگی، او را به اين شکل بار آورده است در واقع ايشان دارای مشکل رفتاری و رواني است که بايد حل شود. ابتدا مسئله را با يکی از استادان مرکز تربیت معلم شهید بهشتی در ميان گذاشتیم و ايشان راهنمايی های لازم را جهت حل مشکل ارائه نموند. سپس با دو تن از همکاران با سابقه در اين زمينه مشورت کردیم اينها نيز راهنمايیهای لازم را عرضه داشتند. بعد به دنبال کتابهای روانشناسی اختلالهای رفتاری، روانشناسی رشد، روابط انساني در آموزشگاه واصلاح رفتار تحقيقاتي که در اين زمينه انجام گرفته بود مورد مطالعه قرار دادیم تا ببينم مشکل را چگونه مي توانم حل نمايیم. در واقع من خودم را چگونه تغيير دهم تا رفتارهاي (س.م) تغيير کند. او دانش آموزی است که رفتارهای ايشان مغاير با مقررات کلاس و مدرسه می باشد. از جمله مشاهدات و اطلاعات بدست آمده در زير ارائه مي گردد:
جدول حل تناقضات:
«يکی از مشکلات عمده مدارس ما، کمک نکردن به دانش آموزان مشکل داراست. متأسفانه، مدارس به جای آنکه آماده کمک به کسانی که عقب افتادگی يا مشکلی دارند باشند، بيشتر آنها را از خود می رانند. و حالت دفعي از خود نشان می دهند. اغلب مدارس به دنبال دانش آموزان قوی و با نمرات بالا هستند و بيشتر مواقع به تشويق و تکريم آنها می پردازند. در مقابل، دانش آموزان به ظاهر ضعيف مورد بی مهری قرار مي گيرند و بطور ناخواسته آنها را رها و بعضاً سرکوب مي کنند.»[2]. تجزيه و تحليل و تفسيرها:س.م کودکی است که در گوشه کلاس می نشيند با صدای بلند خود را معرفی می کند. ديگران را مسخره مي کند، بيشتر مواقع سرش درد مي کند. حتي با معلم خود لجباز است و مزاحمت ايجاد مي کند. او بداخلاق است از نظر درسي ضعيف است. بيحوصله است. بهداشت فردی را رعايت نمي کند. پررو است. به ديگران حسودی ميکند. با بررسي رفتارهاي (س.م) اين سوال ايجاد گرديد که چرا اين چنين مي کند؟ هدف او از اين کارها چيست؟ با اين کارها ميخواهد چه بگويد؟ چه عللي باعث شده که خود را به اين صورت مطرح کند. به نظر ميرسد زمان خاصی براي بروز نابهنجاریهای او وجود ندارد و او در موقعيتهای مختلف از خود رفتارهاي نابهنجار را نشان ميدهد. و از اينکه نظم کلاس به هم ميخورد خوشحال میشود و این واقعاً ناراحتکننده است. ولی تحقيقات متعدد نيز نشان میدهند که با کودک بايد با ملايمت و محبت رفتار نمود. و نبايد دانشآموزان تنبيه يا تحقير شوند. واقعيت اين است که من گير کرده بودیم که چکار بکنم. چند بار مادرش را به مدرسه دعوت کردم، چندين بار تذکر دادم. ولی هيچ کدام مشکل را حل نکرد. تمامی معلمين سابق و مادرش عقيده داشتند که او را به حال خود رها کنم. چون استدلال می کردند که اصلاح شدنی نيست. مسئله را با دو تن از مشاوران در ميان گذاشتیم. آنها راهنماييهای لازم جهت تغيير رفتار ارائه نمودند. سپس به دنبال کتابهای روانشناسی رفتم تا ببينم مشکل چيست؟ و چگونه میتوانم مشکل را حل نمايم؟ با صحبتهايی که با مادر (س.م) انجام دادم. فهميدم که والدين، با ايشان بد رفتاری می کنند. و به خواسته های او چندان توجهی نمی کنند و بعد از اینکه که برادرش متولد شده است. والدين او بيشتر به برادرش سرگرم شده اند و او را فراموش کرده اند. بنابراين مورد بی مهری والدين قرار گرفته است. در نتيجه به خاطر ناکامی در جلب محبت، مجبور شده است به پرخاشگری ولج بازی دست بزند. اين عمل خود، دوباره روابط والدين را با ايشان تيره تر کرده است. و در نتيجه به او برچسب های منفی متعددی توسط والدين زده شده است. به اين ترتيب يک کودک معصوم، به يک فرد نابهنجار تبديل شده است. وقتی چنين کودکانی به مدرسه مي روند. در مدرسه نيز مورد بی مهری معلم مدرسه قرار می گيرند و بيشتر سعی مي کنند از دست چنين دانش آموزی خلاص شوند و در مدرسه نيز برچسبهای منفي به کودک زده میشود و به اين ترتيب سر نوشت کودک تغيير ميکند و در نهايت علاوه از مشکلات فردی، مشکلات اجتماعی نيز افزايش می يابد. به اين ترتيب برای حل مشکل بايد از يک جايی آغاز میکردم. تا با ايشان بتوانم رابطه دوستی برقرار نمايم تا به ايشان بفهمانم که ايشان نزد من و دیگر معلمان مدرسه طرد شده نيست. ولی نمیتوانستم بطور مستقيم به او بگویم که میخواهم با تو دوست شوم. اولين قدم پيدا کردن ويژگیهای مثبت بود با مطالعه کتابهای روانشناسی و راهنمايی همکاران و اساتید مشاوره، فهميدم که ابتدا بايد نگرش را نسبت به خود و معلم و والدين او تغيير دهم. برای اينکار بايد نکات مثبت را پيدا میکردیم و تغيير نگرش را از نقاط قوت او شروع میکردم. (س.م) به خاطر اينکه بعد از او برادرش به دنيا آمده بود و والدينش از روی ناآگاهی به وی بی توجه شده بودند و برای جلب توجه والدين رفتارهای نابهنجار را پيشه خود ساخته است. به همين خاطر اولين کاری که انجام دادم ايشان را به عنوان سرگروه و مسئول پخش تغذیه مدرسه انتخاب نمودم. اما دانشآموزان دیگر از اين کار من ناراحت شدند و میگفتند که (س.م) آنها را اذيت خواهد کرد. ولی بنده دانشآموزان را قانع کردم که ما از قبل نمیتوانيم در مورد کسی داوری کنيم. اتفاقاً به نظرمان با توجه به شناختی که از (س.م) دارم فکر میکنم شايستگی پذیرش مسئولیت در مدرسه را دارد و به شکل بهتری کارها را اداره خواهد کرد. با اين حرفها میخواستم احساس مسئوليت و همکاری را در ايشان شکوفا نمايم. ولی با اين حال با همکلاسیهای خود درگير بود. ولی آنها را به آرامش دعوت می کردم سپس مادرش را به مدرسه دعوت کردم و از ايشان خواستم که بين فرزندان فرق نگذارند و به او بيشتر توجه و محبت نمايد و با ايشان بدرفتاری نکنند. در گام بعدی چون ايشان صدای نسبتاً خوبی داشت به همين خاطر معمولاً از ايشان ميخواستیم شعرهای کتاب فارسی را با صدای رسا و بلند بخواند و معمولاً ايشان را تشويق مینمودم که صدای خيلی خوبی دارد. و همچنين اگر کوچکترین رفتار خوبی از ايشان ديده میشد مورد تشويق قرار میگرفت. تا رفتارهای مثبت او تقويت شود در درس رياضی نسبتاً خوب شده بود در حل مسائل رياضی بيشتر از او استفاده میکردم. وقتي به جلو میآيد معمولاً شکلک در میآورد يا زبان خود را بيرون می آورد با توجه زياد به او و برخورد ملايم و صميمی با او و تقويت نکات مثبت ايشان. رفته رفته رفتارهای منفی او کاهش میيافت و درسش نيز نسبت به گذشته بهتر ميشد. به همين علت او را مبصر کلاس و مسئول توزیع تغذیه و چندین با کلید مدرسه را به او دادم تا زودتر همه به مدرسه بیاید و مسئوليت او را بيشتر کردم. و از اين کار خیلی خوشحال شد. ولي احساس کردم که او ديگر ترس از اينکه سرش درد خواهد کرد را از سرش بيرون کرده است. بعد از چند روز بطورخصوصی در مورد سردردش جویا شدیم. ايشان جواب داد که سردردش خوب شده است. و به اين ترتيب ،با تشويق به موقع و مداوم، توجه زياد و رها نکردن دانشآموزان به حال خود، محبت کردن به دانشآموزان جهت ايجاد نگرش مثبت به ديگران، تقويت نکات مثبت جهت تغيير نگرش نسبت به خود، ايجاد انگيزه با دادن جايزه جهت تقويت درسی، استفاده از والدين جهت تغيير نگرش نسبت به آنان، مسئوليت دادن جهت تقويت نکات مثبت وی، صبر و حوصله و دلسوزی نسبت به دانش آموزان باعث گرديد که رفتارهای ايشان تا حد زيادی بهبود يابد. انتخاب راه جدید به صورت موقّتبا توجه به اختلالات رفتاري دانش آموز ناسازگاری او را مي توان در حسادت، اذیت کردن دیگران پرخاشگري، لج بازي و بی تفاوتی خلاصه کرد. براي بهبود اختلالات رفتاري ابتدا بهتر است علل اختلالات رفتاري مشخص شود تا راه حل هايي جهت بهبود اختلالات رفتاري تعيين گردد. بعد از اینکه تحقیقات لازم را برای تشخیص درست در صحت ناسازگاری شاگردم به دست آوردم برای بهبود رفتار شاگردم راه حلهای موقتی را انتخاب کردم تا با انجام آن راه حلها بتوانم تغییراتی در دانش آموز (س.م) به وجود آورم. که از بین راه حلهایی که انتخاب شده بود راه حل چهارم و پنجم (برطرف کردن فقر مالی دانش آموزم و از بین بردن تبعیض در مدارس و خانواده ها) به خاطر مناسب نبودن شرایط و وجود برخی مشکلات قابل اجرا نبود ولی بقیۀ راه حل ها را به قرار زیر به اجرا در آوردم:
[1] مير کمالي.سيد محمد، روابط انساني در آموزشگاه، ص 74 [2] همان، ص 74 |
تعداد بازدید : 1925 خرید و دانلود | 3,000 تومان گزارش تخلف به پلیس سایت |